سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل نوشته های یک فرشته
 RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
خداوند، آدم هفتاد ساله ای را که در رفتار و جلوه، چون جوان بیست ساله است، دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
  • پیوندهای روزانه
  • گروه ریاضی مشگین شهر [179]
    [آرشیو(1)]


  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 5752 بازدید
    - امروز: 1 بازدید
    - دیروز: 0 بازدید

  • درباره من
  • دل نوشته های یک فرشته

  • لوگوی وبلاگ
  • دل نوشته های یک فرشته

  • دوستان من لوگوی



  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • ? گفتگو با خدا
  • فرشته یکشنبه 85/12/20 ساعت 2:31 عصر
  • همیشه دوست داشتم یه وبلاگ داشته باشم تا حرفهای دلمو توش بنویسم حالا که یه دوست عزیز منو به این خواستم رسونده انگار دلم خجالت میکشه حرفاشو تو جمع بزنه ضمن تشکر از دوست عزیزم رافق برای کادوی تولد غافلگیر کنندش و آرزوی اینکه دل من هم یه کم اجتماعی بشه با یه متن که خودم خیلی دوسش دارم شروع می کنم البته مال خودم نیست امیدوارم ازش خوشتون بیاد.

    در رویایم دیدم با خدا گفتگو می کنم
    خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی
    من در پاسخش گفتم: اگر وقت دارید
    خدا خندید! وقت من بینهایت است
    در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟
    پرسیدم: چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد.
    خدا پاسخ داد: کودکی شان
    اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند و عجله دارند که بزرگ شوند
    و بعد پس از مدتی آرزو می کنند که کودک باشند.
    اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند
    و بعد پولشان را از دست می دهند تا دوباره سلامتی خود را بدست آورند.
    اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال را فراموش می کنند
    بنابراین نه در حال زندگی می کنند نه در آینده.
    اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نمی میرند
    و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.

    دستهای خدا دستانم را گرفت
    برای مدتی سکوت کردیم

    و من دوباره پرسیدم: به عنوان یک پند می خواهی کدام درسهای زندگی را فرزندانت بیاموزند.
    خدا گفت: بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشق باشد
    همه کاری که می توانند بکنند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند.
    بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخمهای عمیقی در دل آنانکه دوستشان داریم ایجاد کنیم، اما سالها طول می کشد تا آن زخمها را التیام بخشیم.
    بیاموزند که ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد، کسی است که به کمترین ها نیاز دارد.
    بیاموزند آدمهایی هستند که انها را دوست دارند، فقط نمی دانند چگونه احساساتشان را نشان دهند.
    بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند و آنرا متفاوت ببینند.
    بیاموزند که کافی نیست که فقط آنها دیگران را ببخشند، بلکه انها باید خود را نیز ببخشند.
    من با خضوع گفتم: از شما به خاطر این گفتگو سپاسگذارم.
    آیا چیز دیگری هست که دوست دارید فرزندانتان بدانند.
    خداوند لبخند زد و گفت: فقط این که بدانند من اینجا هستم همیشه
    .
                                                                                               همیشه


    نظرات دیگران ( )


    ? لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    پیله و پروانه
    فرشته ها چه می گویند؟
    گفتگو با خدا
    عشق

    Desigened By Parsiblog.com